نویسنده: رضا ایرانمنشعقلانیت امیدواری به عوامل زیادی بستگی دارد. عواملی مانند متعلَّق امید -چیزی که به آن امید میبندیم-؛ میزان امیدواری، شرایط، هدف و شخص امیدوار؛ احتمال به ثمر نشستن نتایج مثبت آن امیدواری و …. اساسا امید عقلانی، امید به نتیجهی مثبتی است که علیرغم نداشتن یقین به وقوع آن، چنین اتفاقی را احتمال میدهیم. حال هرچه احتمال وقوع بیشتر باشد، آن امید عقلانیتر است.در صورتیکه امید، واهی باشد، ممکن است آسیبهایی به همراه آورد که در شرایطی حتی جبران آن آسیبها هم ممکن نباشد. به عقیده من، شرط عقلانیتِ امید، آن نیست که فرد تنها و تنها، به خود یا تواناییهای خود امید داشته باشد؛ و همچنین صِرفِ اینکه امید به کسی جز خودمان بستهایم، نشانهی واهی بودن امیدمان نیست. شرط عقلانیت امید، وجود شناخت نسبی از عواملی است که در ابتدا به آن اشاره شد؛ یعنی امکانِ عُقلایی تحققِ آنچه به آن امید بستهایم. به نظر میرسد اوصاف شخصی و شرایط و اهداف هر فرد تا حدّ زیادی، در معقولیتِ امید، مدخلیت دارند و نمیتوان نسخهای واحد برای همگان تجویز کرد و همه را به امیدی واحد برانگیخت.انسان امیدواری را در نظر بگیرید که متعلَّق امید او، پدری مهربان، توانایی جسمانی، اندیشهی فعلی، نهادهای اجتماعی یا حتی لطف خداوند باشد. چقدر تضمین و اطمینان وجود دارد که مواردی از این دست، برای هر انسانی، با هر هدفی و تحت هر شرایط و به هر میزانی، ارزش امید بستن داشته باشند؟. چقدر اطمینان وجود دارد که پدر مهربانم همیشه حامی من باشد؟ دستانم همواره توانا باشند؟ اندیشهی کنونیام همچنان گرمابخش و راهافروز بماند؟ نهاد اجتماعی به وظایفش عمل کند و لطف خداوند با خواستهام همسو باشد؟فوت پدر، تصادفی ناگهانی، خواندن کتابی که هن, ...ادامه مطلب
سیدیاسین حسینی: دو سنگرِ معرفتشناسیِ اخلاق در دو رویکرد و نگاه با هم کشاکش دارند: نگاه عقلانی و نگاه وحیانی. آیا رستگاری اخلاقی و انسانی را باید در اخلاق وحیانی جُست یا در اخلاق عقلانی؟ این دو رویکرد تا چه میزان همدیگر را پوشش میدهند؟ آیا اخلاق در چارچوب فقه و قانون معنا میپذیرد یا فقه و قانون در چارچوب اخلاق؟رویکردهای نظری به اخلاقدرکشاکش مبانی معرفتشناسی ایدآلیسم هگلی و هگلیان جوان با ماتریالیسم و ماتریالیستانگارهایی نظیر مارکس و مارکسیستها، میتوان دو رویکرد وحیانی و عقلانی به اخلاق را واکاوی کرد و در هر دو سوی مناسبات اجتماعی و روابط اجتماعی، معرفتشناسی اخلاقی متناسب با آن را سنجید و شناسایی کرد. در رویکرد هگل و هگلیان میتوان تفکر و ایده را خالق واقعیت دانست، تفکر در قالب ایده و اخلاق ذهنی تحول پیدا میکند و به ذهنیتی مستقل تبدیل میشود و اخلاق متناسب با خود را در جامعه بین مناسبات اجتماعی بروز و برساخت میکند.در رویکرد و جهانبینی مارکسیستی ریشههای اخلاقی کاملاً متفاوت بروز مییابد و این ایدئولوژیهای اجتماعی هستند که فرم دینی به تن اخلاق میکنند و اخلاق را نه ذهنی بلکه عینی در آرایش اجتماعی درون مناسبات اجتماعی جای میدهند، این ایدئولوژیهای اخلاقی متناسب با وضعیت مادی انسان در ارتباط است و نحوه مواجهه عقلی با این صورت از اخلاق میتواند به استهلاک انسانی فرد در جامعه سرایت کند.اما در این کشاکش آیا تقدم انضباط وحیانیِ اخلاق بر انضباط عقلانیِ اخلاق، مرگ اخلاقیِ عقل محسوب میگردد یا اغوای دینیِ عقل؟آیا سعادت انسان مشروط به جلب رحمت الهی از طریق توسل به دعا و مناجات است (دین تاریخی) یا مشروط به سعی و جهد شخصی انسان و اصلاح اخلاقی او (دین عقلانی)؟آن چنان که گفته شده, ...ادامه مطلب
در دوستی، معامله، ازدواج و هر گونه معاشرت با هر فردی، باید بررسی کرد که او در کدام مرحله رشد اخلاقی قرار دارد؟ هر چه در مراحل بالاتر باشد، می توان بیشتر روی او حساب کرد. همچنین می توانیم با این نظریه, ...ادامه مطلب